قدس آنلاین: توصیه ضد ایرانی چند روز پیش مارک دوبوویتز، رئیس لابی بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) و یعقوب نیگل از اعضای ارشد این مؤسسه به ترامپ در مقالهای که تحت عنوان «مقابله با ایران پیش از انتخابات نوامبر» صورت گرفت از چند جهت قابلبررسی است. این دو به رئیسجمهور آمریکا توصیه کردهاند در راستای افزایش فشار بر تهران در گام نخست، کل بخش مالی ایران را در فهرست سیاه قرار داده و ۱۳ بانک باقیمانده در سوئیفت (جامعه جهانی ارتباطهای مالی بینبانکی) را از این سامانه پیامرسان خارج کند. آنها همچنین پیشنهاد دادهاند چنانچه مکانیسم ماشه موفق شود، دولت بعدی آمریکا باید از اهرم فشار ایجاد شده برای مذاکره بر سر «یک قطعنامه بهتر» استفاده کند.
به نظر میرسد توصیههای اعضای لابی اف. دی. دی که از مشاوران غیررسمی ترامپ در امور ایران هم محسوب شده و نقش فعالی در تروریسم اقتصادی علیه تهران داشته و روابط نزدیک و دیرینهای با رژیم صهیونیستی دارند را در راستای افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی باید تعبیر کرد. با وجود این، آنچه مسلم به نظر میرسد، آن است که پیشنهادهای جدید، بار جدی در موضوع تحریم برای ایران نداشته و لافی توخالی است.
واقعیت آن است که ایالاتمتحده در دو سال اخیر با سردمداری بالاترین مقام اجرایی خود پیرو «سیاست فشار حداکثری» آنچه در چنته داشتهاند را علیه تهران اجرایی کردهاند؛ اما دستاورد این سیاست غیرانسانی چه شد؟ این بود که از زمانی که فشارها علیه جمهوری اسلامی در دوره ترامپ به حداکثر خود رسید، نوعی ازهمگسیختگی جدی در ساختارهای تحریمهای ضد ایرانی یانکیها پدید آمد؛ یعنی درحالیکه در درون جامعه آمریکایی نزاعی سخت در نوع رابطه با تهران ایجاد شد، در سوی مقابل هم ایران بیکار ننشسته و در همین زمان بر اساس آمارهای موجود ما تا ۶۰۰ هزار بشکه صادرات نفتی داشتهایم. در بعد سیاسی هم جمهوری اسلامی به توسعه همهجانبه همکاریها با کشورهای غیر غربی اقدام کرده و روابط تجاری خود را توسعه داده است، بهویژه با ونزوئلا که آن هم یکی از دولتهایی است که تحت مصادیق تحریمهای حداکثری آمریکا قرار دارد. تفاهمنامه ۲۵ ساله همکاریهای راهبردی میان ایران و چین در شرف اقدام است و تاکنون دو بار سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن که از کانال شورای امنیت سازمان ملل پیش میرود، با رأی منفی اعضا به بنبست خورده و واشنگتن بازنده این رویکرد بوده است. همزمان تمایل کشورها و حتی اتحادیه اروپا بهعنوان نزدیکترین متحد یانکیها برای عبور از تحریمهای ایالاتمتحده و برقراری رابطه با جمهوری اسلامی افزایشیافته و سردمداران کاخ سفید را در منزویترین موقعیت تاریخی آنها در صحنه جهانی قرار داده است.
پس به نظر میرسد این اقدام بنیاد صهیونیستی دفاع از دموکراسیها کارکردی فراتر از روندهای تبلیغاتی علیه کشورمان نداشته و درصحنه میدانی هیچ ارزش اجرایی نخواهد داشت. نباید فراموش کرد بنیادی مانند FDD برای تأمین منابع مالی خود هر از چند گاهی مجبور به ارائه گزارشهایی اینگونه است. علت تأسیس نهادهایی اینگونه در بحث براندازی و تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران تعریفشده و بر این اساس آنها با ارائه این گزارشها به دنبال آن هستند تا ماهیت وجودی خود را حفظ کنند. گزارش ضد ایرانی اخیر این بنیاد را هم باید در همین دسته تقسیمبندی کرد؛ چراکه به نظر میرسد با توجه به بن بست خوردن سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه کشورمان دیگر کاری از یانکیها ساخته نیست و اینگونه اقدامها هم در بحث فشار روانی بر کشورمان صورت میگیرد.
اما در نهایت اینکه پیشنهادکنندگان لابی بنیاد دفاع از دموکراسیها هدف از این سیاست را ایجاد شورشهای خیابانی در ایران و دامن زدن به ناآرامیهای داخلی عنوان و اعلام کردند. به اذعان آنها این اقدام، اکسیژن مالی تهران را قطع کرده، سبب دامن زدن به تظاهراتها و اعتصابهای کارگری علیه جمهوری اسلامیشده و برای مذاکرات آینده، اهرم فشار ایجاد خواهد کرد. ولی باید تأکید کرد این رؤیا برای آنها توهم دستنیافتنیای بیش نیست؛ چرا که حمایت آمریکا از شورشهای داخلی در کشورمان چیز جدیدی نیست. ماهیت سیاست تحریمهای ضد ایرانی در نهایت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی را هدف گرفته است و از سوی دیگر سردمداران گذشته کاخ سفید در طول ۴۰ سال گذشته از بیان این نکته که به دنبال نابودی اصل نظام هستند، ابایی نداشتهاند. پس پیشنهادهای اف. دی. دی هم در نهایت نمایش تبلیغاتی بیش نیست که هیچ دستاورد میدانی برای یانکیها به دنبال نخواهد داشت.
نظر شما